به نظرتان احساساتی هستید یا منطقی؟؟؟؟
برای فهمیدن این موضوع که واقعا احساساتی هستید یا منطقی، فقط کافیه چند
نتایج تحقیقات دانشمندان آمریکایی نشان می دهد که ماه و فصل تولد بر روی خلق و خو، شخصیت و ساعت بیولوژیکی افراد اثر می گذارد.
به گزارش خبرگزاری مهر، محققان دانشگاه "وندربیلت" در بررسیهای خود دریافتند که یک نوع "اثر انگشت فصلی" در ما وجود دارد. به گفته این پژوهشگران که مطالعاتی را بر روی موشها انجام دادند، اثرات این اثر انگشت فصلی می تواند توضیح دهد که چرا کودکان ماههای زمستان با خطر بیشتری برای توسعه اختلالات رفتاری مثل افسردگی، اختلال عاطفی فصلی، اختلال دو قطبی و اسکیزوفرنی مواجهند.
"داگلاس مک ماهون" سرپرست این تیم تحقیقاتی در این خصوص توضیح داد: "ساعتهای بیولوژیکی ما طول روز را اندازه گیری می کنند و رفتارهای ما را برپایه فصول تغییر می دهند ما بسیار متعجب شدیم وقتی دیدیم که سیگنالهای نور می توانند بر روی توسعه ساعت بیولوژیکی اثر بگذارند."
این محققان در آزمایشات خود دریافتند موشهایی که در زمستان متولد شده بودند در طول فعالیت روزانه خود یک آهستگی ثابت را نشان می دادند که این کندی چه در زمانی که در محیط با نور زمستانی و چه زمانی که در محیط با نور تابستانی قرار می گرفتند وجود داشت. براساس گزارش نیچر نوروساینس، این دانشمندان سپس فعالیت ژنهای مسئول شکل گیری ساعت بیولوژیکی را در مغز موشها مورد بررسی قرار دادند.
"مک ماهون" افزود: "موشهای متولد زمستان نسبت به تغییرات فصلی یک پاسخ اغراق آمیز را نشان می دهند که به پاسخهایی شباهت دارد که در بیمارانی که از اختلالات عاطفی فصلی رنج می برد دیده می شود می دانیم که ساعت بیولوژیکی خلق و خو را در انسان تنظیم می کنند. اگر در انسان یک مکانیزم اثر انگشت فصلی مشابه آن چیزی که ما در موشها کشف کردیم وجود داشته باشد این اثر انگشت نه تنها می تواند بر روی تعداد قابل توجهی از اختلالات رفتاری تاثیر بگذارد بلکه همچنین می تواند اثر کلی تری بر روی شخصیت انسانها داشته باشد."
این محقق تاکید کرد: "حتی اگر این ویژگی کمی شبیه به آن چیزی باشد که در شخصیت شناسی با صور فلکی و طالع بینی وجود دارد اما از اساس چیز دیگری است در واقع این، بیولوژی فصلی است."
هنگام سحر، خروسی بالای درخت
شروع به خواندن کرد و روباهی که از آن حوالی می گذشت به
او
روباه
گفت: تو که به این خوبی اذان می گویی، بیا پایین ب هم به جماعت نماز بخوانیم.نزدیک شد.
خروس
گفت: من فقط مؤذن هستم و پیشنماز پای درخت خوابیده و به شیری که آنجا خوابیده بود،
شیر
به غرش آمد و روباه پا به فرار گذاشت.
اشاره کرد.
خروس
گفت مگر نمی خواستی نماز بخوانیم؟ پس کجا می روی؟
روباه
پاسخ داد: می روم تجدید وضو می کنم و برمی گردم!
*******
*******
میگه: ای وای خدا! حالا اون 11 نفر رو از کجا بیارم!؟
*******
مسافر به
مدیر هتل: "آقا اتاق من پر از مگس است!"
*******
*******
یک روز یکی
دو تا دزد می گیره زنگ می زنه به20۰