سلام سلام
چه طورین؟
بالاخره امروز آزمون دبیرستانمو دادم و فکر کنم به خیر گذشت(البته امیدوارم )
حالا دلم میخواد با خیال راحت بخورم و بخوابم
حالا از دست امتحانا راحت شدم ولی اینا مگه میزارن ما یک روزبا خیال آسوده سرمونو بر بالین بزاریم و بخوابیم ...
آخه فردا میخوان کارنامه ها رو بدن
با این که میدونم امتحانامو خوب دادم ولی بالاخره این استرسه دست از سرم بر نمیداره.
وای خدای من فردا آخرین باریه که دوستای دوران راهنمایی ام رو میبینم و خیلی دلم براشون تنگ میشه حتی برای اون خودشیرین های کلاس...
ولی چیکار کنیم که باید تحمل کنیم دیه.
اما مهم اینه که همدیگرو فراموش نکنیم و همیشه به یاد هم باشیم
اه بســـــــــه دیگـــــــــــــــه خیلی رفتم تو فاز رومانتیک...
حالا شاد باشین
شاعر میگه :بخند به روی دنیاااااااااا دنیا به روت بخندهــــــــــــــ
ولی بدون شوخی همیشه بخندین هاااااا
لحظه هاتونو از دست ندین
اوقاتی پر از شادی داشته باشین
بابای
سلام
چه طورید؟
امروز بعد تقریبا سه ماه اومدم به وبلاگم سر بزنم.
دیگه بعد از عید رفتم سراغ درسا و شروع کردم به خر زدن.جای شما خالی خیلی خوش گذشت...
دیروز آخرین امتحانمو دادم و بالاخره راهنمایی تموم شد.دیروز امتحان عربی داشتم.اه چه درسه گندیه.درس امادگی دفاعی هم خیلی مزخرفه.مخصوصا با اون معلممون که به همه چی میگه تهاجم فرهنگی...
خلاصه دلم برای همتون تنگ شده بود و فقط میخواستم همینو بگم البته فعلا. چون برای تابستون برنامه های زیادی دارم برای وبلاگم.
فعلا بای